Wednesday, July 13, 2011

مقاومت های سرسختانه مردمی در برابر حمله اعراب بر خلاف آنچه امروز از آن به عنوان آغوش باز یاد می شود

علی شریعتی در کتاب ( علی ؛ حیات بارورش پس از مرگ ) می نویسد : ( .... کجا ایرانی از همان اول در برابر اسلام قرار گرفت و نخواسته اسلام را بپذیرد؟؟؟!! کجا چنین چیزی است ؟؟؟!! یک جا ؛ یک نمونه نیست !!!


حال نمی دانم چرا مقاومت های خونین مردمی در برابر هجوم وحشیانه اعراب توسط اندیشمندان این سرزمین هم نادیده گرفته شده !



* مسلما بعضی قبایل مناطق عرب نشین امپراتوری ساسانی - در مجاورت قلمرو اسلامی - پس از حمله ی اعراب مسلمان ؛ اسلام را پذیرفتند ( چیزی که محققان اسلامی ؛ به تکرار آنرا « استقبال ایرانیان از اسلام » قلمداد کرده اند با اینحال باید دانست که بیشتر نواحی عرب نشین ایران ( مانند حیره ؛ انبار ؛ فرات ؛ نواحی سواد و ... ) پس از جنگ با اعراب مسلمان ؛ از پذیرفتن اسلام خود داری کردند و تنها به پرداخت جزیه گردن گذاشتند . این امر آنچنان عجیب بود که خشم سرداران عرب را برانگیخته بود . میر فطرس ؛ ملاحظاتی در تاریخ ایران ؛ رویه ی 71



* در همه شهر ها و ولایات ایران ؛ اعراب مسلمان با مقاومت های سخت مردم روبرو شدند . در اکثر شهر ها ؛ پایداری و مقاومت ایرانیان بیرحمانه سرکوب گردید ؛ مثلا در سقوط مدائن و خصوصا مقاومت مردم در جنگ جولا ؛ اعراب مسلمان ؛ خشونت زیادی از خود نشان دادند آنچنانکه مورخین از آن بنام « واقعه هولناک جولا » یاد کرده اند . در این جنگ ؛ صدهزار تن از ایرانیان کشته شدند و تعداد فراوانی از زنان و کودکان ایرانی به اسارت رفتند و بسیاری کشته ؛ دشت را پوشانیده بود که نمودار جلال جنگ بود . طبری پوشینه پنجم رویه 1829 = تاریخ کامل ؛ ابن اثیر رویه ی 340 = فتوح البلدان بلاذری رویه 65



* دینوری حتی تاکید می کند که پس از شکست ایرانیان در جنگ جولا و فرار یزدگرد به قم ؛ مردم در همه جا به هیجان آمدند و از هر سو برای اجابت ندای کمک و استعانت یزدگرد ؛ حرکت کردند ؛ و مردم از قومس ( دامغان ) تبرستان و گرگان و دماوند و ری و اصفهان و همدان و ماهان ؛ بسوی یزدگرد روی آوردند و گروهی از جنگجویان بر او گرد آمدند . اخبار الطوال ؛ بنقل از ملاحظاتی در تاریخ ایران رویه 72




* در حمله به دهکده ی الیس ( هم مرز قلمرو اسلامی ) جاپان ؛ سالار دهکده ی الیس ؛ راه را بر خالد ابن ولید بست . جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعد ها به « رود خون » معروف گردید در گرفت . در برابر مقاومت و پایداری سرسختانه ی ایرانیان ؛ خالد نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید « چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم » و چون پارسیان مغلوب شدند ؛ بدستور خالد « گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند ؛ می آوردند و در رود گردن می زدند » مغیره گوید که « بر رود ؛ آسیاب ها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود ؛ قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند ؛ آرد کردند ... کشتگان ( پارسیان ) در الیس هفتاد هزار تن بود . طبری ؛ پوشینه ی چهارم ؛ رویه 1491 . اینهم نمونه ی دیگری از« معنویت اسلام !!! »




* در جنگ نهاوند نیز ایرانیان مقاومت بسیار و اعراب خشونت بسیار از خود نشان دادند ... مقدسی در باره ی جنگ نهاوند و مقاومت ایرانیان می نویسد : « .... و دسته های ایرانی ؛ که گویند چهار صد هزار نفر بودند ... در آنجا بودند و به شکیبایی و پایداری سوگند یاد کرده بودند ... و اعراب از ایشان چندان کشتند که خدا داند .... و از اموال و غنیمت ها ؛ چندان نصیب اعراب مسلمان گردید که در هیچ کتابی اندازه ی آن ذکر نشده است . ( آفرینش و تاریخ ؛ پوشینه ی پنجم ؛ رویه 192 )




* در شوشتر ؛ مردم وقتی از تهاجم قریب الوقوع اعراب با خبر شدند ؛ خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند . چون قشون اسلام به آن حوالی رسیدند ؛ خارها به دست و پای ایشان بنشست ؛ و مدتی در آنجا توقف کردند ... پس از تصرف شوشتر ؛ لشکر اسلام در شهر به قتل و غارت پرداختند و آنانی را که از پذیرفتن اسلام خود داری کرده بودند گردن زدند . ( الفتوح رویه 223 – تذکره شوشتر سید عبدالله شوشتری ؛ رویه 16 . )




* شورش دیگری در چالوس رویان روی داد و عبدالله ابن حازم مامور خلیفه ی اسلام به بهانه (دادرسی ) و رسیدگی به شکایات مردم ؛ دستور داد تا آنان را در مکان های متعددی جمع کردند و سپس مردم را – یک یک = به حضور طلبید ند و مخفیانه گردن زدند بطوریکه در پایان آنروز هیچ کس زنده نماند ... و دیه ی چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد ... و املاک مردم را بزور می بردند ..) تاریخ طبرستان رویه 183 = تاریخ رویان ؛ اولیاء الله آملی رویه 69 )

* در فتح استخر ؛ مردم شهر قتل عام شدند و اعراب مسلمان « کشتاری بزرگ کردند » . با اینحال مردم از پذیرفتن اسلام خود داری کردند بلکه با حفظ آیین خود به پرداخت جزیه گردن نهادند . ( تاریخ طبری ؛ پوشینه پنجم رویه 2009 . )




* رامهرمز نیز پس از جنگی سخت به تصرف سپاهیان اسلام در آمد و فاتحان عرب ؛ بسیاری از مردم را کشتند و زنان و کودکان فراوانی را برده ساختند و مال و متاع هنگفتی بچنگ آوردند . الفتوح رویه 215

* در حمله به سیستان ؛ مردم ؛ مقاومت بسیار و اعراب مسلمان ؛ خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع ابن زیاد ( سردار عرب ) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان ؛ !! دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان ( یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند ) ... و هم از آن کشتگان ؛ تکیه گاهها ساختند ؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست ؛ بدین ترتیب ؛ اسلام در سیستان متمکن شد و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار ( یک میلیون ) در هم به امیر المومنین دهند با هزار غلام بچه و...
تاریخ سیستان رویه 80



* در حمله اعراب به ری ( نزدیک تهران کنونی ) مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند ؛ بطوریکه مغیره ( سردار عرب ) در این جنگ چشمش را از دست داد ... مردم جنگیدند و پایمردی کردند ... و چندان از آنها کشته شد که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود . طبری ؛ پوشینه پنجم رویه 1975



* در حمله ی اعراب به آذربایجان ؛ خراسان و همدان نیز ؛ مردم بسختی جنگیدند و در برابر اعراب مسلمان مقاومت کردند بگونه ای که بگفته ی تبری « جنگ و مقاومت مردم همدان در عظمت ؛ همانند جنگ نهاوند بود .... و از پارسیان چندان کشته شدند که بشمار نبود .

* در حمله به شاپور نیز ؛ مردم پایداری و مقا.مت بسیار کردند بگونه ای که عبیدا ( سردار عرب ) بسختی مجروح شد آنچنانکه بهنگام مرگ وصیت کرد تا بخونخواهی او ؛ مردم شاپور را قتل عام کنند ؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند . فارسنامه ی ابن بلخی ؛ رویه 116




* در حمله به سرخس ؛ اعراب مسلمان « همه ی مردم شهر را بجز یک صد نفر ؛ کشتند . ( تاریخ کامل ؛ علی ابن اثیر ؛ پوشینه سوم ؛ رویه 208 . )



* در حمله به نیشابور ؛ مردم امان خواستند که موافقت شد ؛ اما مسلمانان چون از اهل شهر کینه داشتند ؛ به قتل و غارت مردم پرداختند ؛ بطوریکه « آنروز از وقت صبح تا نماز شام می کشتند و غارت می کردند . الفتوح ؛ رویه 282




* مردم کرمان نیز سالها در برابر اعراب مقاومت کردند تا سرانجام در زمان عثمان ؛ حاکم کرمان با پرداخت دو میلیون درهم و دو هزار غلام بچه و کنیز ؛ بعنوان خراج سالانه ؛ با اعراب مهاجم صلح کردند . البلدان ؛ یعقوبی رویه 62 ( شرم و ننگ جاودانه باد بر ایرانیان تازی پرستی که آگاهانه این راستیهای تاریخ را نادیده می گیرند تا آیین خرد ستیز اسلام را بر مردم ایران همچنان چیره نگهدارند .




* مردم قومس ( دامغان ) نیز با پرداخت پانصد هزار در هم ؛ از اعراب مسلمان خواستند تا کسی را نکشند و به اسیری نبرند و آتشکده ای را ویران نکنند . ( فتوح البلدان رویه 148 )




* در حمله ی اعراب به گرگان ؛ مردم با سپاهیان اسلام به سختی جنگیدند ؛ بطوریکه سردار عرب ( سعید بن عاص ) از وحشت ؛ نماز خوف خواند . پس از مدتها پایداری و مقاومت ؛ سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان « امان » داد و سوگند خورد « یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت » مردم گرگان تسلیم شدند ؛ اما سعید ابن عاص همه ی مردم را بقتل رسانید ؛ بجز یک تن ؛ و در توجیه پیمان شکنی خود گفت : « من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم ! .. تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود . ( طبری = پوشینه پنجم رویه 2116 = تاریخ کامل ؛ ابن اثیر پوشینه سوم ؛ رویه 178 )

No comments:

Post a Comment